فراموشی آموزش‌وپرورش در دولت تدبیروامید منشاء «اُفت تحصیلی» است؛ نه کرونا!/ فلسفه امتناع هشت ساله از استخدام معلم چیست؟
تاریخ انتشار : جمعه ۱۲ فروردين ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۳۴
کد مطلب: 19619
 
معاون پیشین وزیر آموزش و پرورش گفت: «افت‌تحصیلی» صرفا حاصل ظهور کرونا و تعطیلی مدارس نیست؛بلکه این معضل محصول بی‌توجهی دولت‌ تدبیر و امید به این حقیقت است که آموزش و پرورش پیش نیاز توسعه پایدار در کشور است؛ ضمن آنکه وقتی هرسال 70 هزار معلم بازنشسته شدند، جایگزینی برای آنها استخدام نشد و به یکباره با کمبود 300هزار معلم متخصص روبرو شدیم.
به گزارش لادیز؛به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ پیرامون مشکلاتی که به واسطه اهمال کاری در دو دولت قبل در آموزش و پرورش رها شدند و هر یک به نوبه خود در افت تحصیلی دانش آموزان موثر واقع شدند، گفت:در مباحثی که در یکی دو سال گذشته پیرامون مقوله افت تحصیلی مطرح می شود شاهد بوده ام که بسیاری از کارشناسان و رسانه ها این معضل را منتج به ظهور و بروز کرونا در جامعه می دانند، در  حالیکه سخت در اشتباه اند. چرا که افت تحصیلی صرفا به کرونا مربوط نمی شود و عوامل درگیر کننده کرونا مانند تعطیلی مدارس و مشکلاتی که در حوزه آموزش مجازی نمود پیدا کرد، موجب عیان شدن افت تحصیلی و بولد شدن موضوع شد. در واقع کرونا سبب شد که یک زخم کهنه سرباز کند و وجود این زخم در پیکره آموزش و پرورش با وضوح بیشتری مشاهده و ملاحظه شود.

 

 

 

افت تحصیلی صرفا مربوط به کرونا نیست؛ کرونا آن را عیان کرد

وی در ادامه عنوان کرد: چند عامل مهم در هشت سال دولت یازدهم و دوازدهم که به رغم تمام حمایت هایی که معلمان و فرهنگیان از این دولت و رئیس منتخب دو دولت یاد شده داشتند؛ اما متاسفانه روی زمین ماند و هر یک از آنها خود به ابر مشکلی تبدیل شد که مثل موریانه ارکان آموزش و پرورش را دز درون خورد و پوچ کرد.

سحرخیز با اشاره به یکی از معضلات اصلی گفت: متاسفانه به واسطه صدور برخی از بخشنامه ها و قوانین درون سازمانی آموزش و پرورش یکی از مشکلات اصلی که هر روز گسترده تر شد بی حرمتی به معلم و درس و مدرسه بود. من واقعا متاسفم که شان و منزلت معلم به قدری باید پائین بیاید که معلم بخاطر برخورد قهری بایک دانش آموز که در دایره همین قوانینی که در همین بخشنامه ها برای مدارس و معلمان ترسیم می شود، از سوی دانش آموزان و با والدین دانش آموزان مورد ضرب و شتم قرار بگیرد! این اتفاق که در سالهای گذشته به کرات رخ داده واقعا باعث تاسف است. حال شما چه انتظاری از چنین معلمی دارید که از یک سو قوانین دست و پای او را بسته و آموزش و پرورش نتوانسته آنگونه که باید از معلمش پشتیبانی کند و از سوی دیگر والدین و خود دانش آموزان برای معلم شاخ و شانه بکشند؛ حال چگونه ممکن است که این معلم شور وشوق تدریس داشته باشد و به رغم مشکلات عدیده ای چون مشکلات حقوق و مزایا و معیشت خود بتواند شق القمر کند؟ با اینکه قاطبه معلمانی که از کانال های درست به آموزش وپرورش راه یافته اند، فارغ از این مسائل ایثارگرانه انجام وظیفه کرده و بیش از وظیفه خود وقت گذاشته اند و با عشق و علاقه کلاس های خود را اداره کرده اند. حال متولیان امر باید بررسی کنند که چرا شأن معلم تا به این اندازه دستخوش تحول شده که هر دانش آموزی به خود اجازه دهد که به معلمش که اسلام و اخلاق حرمتش را برای همیشه بر او واجب کرده توهین کند و او را مورد ضرب و شتم قرار دهد؟

 

آموزش و پرورش و استخدام های فرمایشی


 

اما این مشکل را اگر از منظر دیگر نگاه کنیم خواهیم دید که در پاره ای موارد والدین و دانش آموزان از معلمانی گله مندند که شیوه تدریس و کلاس داری آنها برای دانش آموزان غیر قابل درک و ثقیل است. حال اگر به کنه ماجرا دقت کنیم به برخی از مشکلات در انتخاب معلمان برمی خوریم. مثلا معلمانی که به واسطه ضریب نفوذ برخی ازنمایندگان مجلس به آموزش و پرورش راه یافته اند. این مسبوق به سابقه است که مثلا در یک نوبت در میان 550 هزار معلم جذب شده به آموزش و پرورش قریب 350 هزار نفر با دخالت همین نمایندگان مجلس جذب شدند که این خود رقم عجیبی است. ناگفته پیداست که اگر بخش ناچیزی از همین افراد علاقه آموزش و آموزگاری نداشته باشند و روحیه برخورد با دانش آموز را درک نکنند چه فاجعه ای رقم خواهد خورد. اگر این افراد استعداد اداره کلاس را نداشته باشند، آنوقت چه می شود و همین طور سوالان بی پاسخ و مشکلات نوظهور در هم تنیده می شود و یک وزارتخانه را به همین راحتی درگیر خواهد کرد. بنابراین یکی از زخم هایی که آموزش و پرورش در یکی دو دهه اخیر خورد همین استخدام های فرمایشی و فله ای بود.

 

دولت هایی که آمدند و رفتند و نقش آموزش و پرورش را در موفقیت سیاست های کلان درک نکردند

معاون پیشین وزیر آموزش و پرورش در بخش دیگری از اظهاراتش گفت: خیلی عجیب است که دولت های مختلف پشت سر هم آمده اند و بی آنکه به مشکلات و نیازهای اساسی نظام آموزش و پرورش توجه کنند،  دوران خود را به اتمام می رسانند و میروند. چرا دولت ها و دلتمردان نقشه آینده کشور را ترسیم می کنند بی آنکه توجهی به آموزش و پرورش داشته باشند. مگر می شود به توسعه و آبادانی و پیشرفت رسید بی آنکه پیش نیاز اساسی این اهداف متعالی که در بالندگی و شکوفایی آموزش و پرورش ممکن و میسر می شود را به فراموشی سپرد؟ آموزش و پرورش به عنوان پیش نیاز توسعه پایدار در کشور شاهراه اساسی هرگونه پیشرفت و توسعه و آبادانی در آینده کشور است که متاسفانه دولت ها و دولتمردان بی توجه به این اصل اساسی راه خود را می روند.

 

معلمان نردبان توفیق و ترقی دولت تدبیر و امید!


 

وی اضافه کرد: گرچه برای قضاوت دولت جدید زود است اما جای تاسف است که در هشت سالی که دو دولت یازدهم و دوازدهم روی کار آآمد، متولیان این وزارتخانه و کلیت دو دولت یاد شده به امورات اساسی آموزش و پرورش بی توجه بودند. این در حالی است که رئیس جمهور این دولت ها وعده های زیادی حول تحول در آموزش و پرورش داد که هیچ یک عملی نشد و در نهایت وزارت آموزش و پرورش درست در این دو دولت فارغ از آمارهای ساختگی این دولت ها بدترین روزهای خود را سپری کرد. به بیان دیگر آقای روحانی از ضریب نفوذ معلمان و فرهنگیان که در جامعه مورد وثوق مردم هستند نهایت استفاده را برد و در انتخابات برگزیده شد و بعد از آن که کارش با معلمان تمام شد برای همیشه آنها را به فراموشی سپرد. حتی بصورت ظاهری هم در رفع مشکلات معیشتی معلمان کاری انجام نداد! این بی توجهی ها تا جایی پیش رفت که سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی و بودجه هزینه‌ای کشور، رو به افول رفت و روندی کاهشی پیدا کرد که در نوع خود بی سابقه بود.

 

دولت تدبیر و امید و امتناع هشت ساله از استخدام معلمان!


 

 وی در ادامه بحث خاطر نشان کرد: دولت تدبیر و امید در هشت سال عمر خود برای آنکه پرداختی های دولت را به حداقل برساند از استخدام معلم امتناع کرد و نیروهای ستادی و اداری به رغم آنکه هیچ تخصصی در امر کلاس داری و تدریس نداشتند را با هدف تدریس به مدارس اعزام کرد و آنها مامور شدند کلاسهای درس را به هر صورت ممکنی اداره کنند و در نهایت نمره ای به دانش آموزان بدهند که نشان از پایان آن سال تحصیلی باشد. فارغ از اینکه یک دانش آموز در سالهای بعد باید چکونه با این خلا درسی کنار بیاید؟ چرا که پیش نیازهای کلاس های قبلی را درست نیاموخته و حالا با مفاهیم جدید و سخت تر روبرو می شود. معلوم است که این دانش آموز با مجبور است به هر طریق ممکن نمره ای کسب کند و به کلاس های بالاتر راه پیدا کند و یا ناگزیر است که ترک تحصیل نماید. همچنانکه آمار ترک تحصیلی ها و جاماندگان از تحصیل در این دو دولت رقم عجیبی بود. گرچه آمار موثق و متقنی از این گونه دانش آموزان در دست نیست و همان آمار منتشر شده ای که دولت وقت اعلام کرد برای یک کشور فاجعه است.

 

چرا بسیاری از معلم های استخدامی عملا کارایی ندارند!

معاون وزیر اسبق آموزش و پرورش با بیان اینکه در دولت تدبیر و امید هر سال حدود ۷۰ هزار معلم بازنشسته شدند، ادامه داد: اینگونه شد که تا چشم باز کردیم دیدیم با کمبود شدید معلم روبرو هستیم. صحبت از معلم است که خلاقیت تدریس و عشق به تعلیم داشته باشد نه کارمند اداری و ستادی که توان این کارها را ندارد. حالا تصور کنید که این بار گران باید چگونه به سرمنزل برسد و دولت جدید 300 هزار معلم را تربیت کند و در نهایت مجلس دولت را موظف کند که آموزشیاران نهضت را استخدام کنند و زمانی تمام آموزشیاران استخدام شدند که مسئولان فهمیدند بیش از حد نیاز معلم بانو استخدام کرده اند و بانوان هم در مقاطع تحصیلی بالاتر نمی توانند کلاس های پسرانه را اداره کنند. پس می بینید بخاطر یک اشتباه بزرگ آینده کشور چگونه درگیر مخاطرات بزرگ می شود.

 

تباه شدن آینده دانش آموزان بخاطر اشتباه دولتمردان وقت

 

 

وی اضافه کرد: اما مهم تر از تامین و تربیت معلمان که کار بسیار دشواری است سوال این است که باید آینده چند دانش آموز تباه شود به این امید که شاید دولت های بعدی بتوانند اشتباه دانسته یک دولت و چند وزیر را جبران کنند؟ نکته جالب تر قضیه این بود که همین دولت و دولتمردان مدام داد زندند که ما در وزارت آموزش و پرورش معلم اضافی داریم. واقعا چرا یک دولت با وزرایش برای وزارتخانه ای که آینده علمی کشور در آنجا رقم می خورد اینگونه رفتار کنند؟

 

حرف آخر 

معاون وزیر پیشین آموزش و پرورش در خاتمه سخنانش تصریح کرد: با این وجود باید پذیرفت که افت تحصیلی معضل نوظهوری نیست که با کرونا و تعطیلی مدارس رخ داده باشد؛ بلکه معضل افت تحصیلی که آفتی خطرناک  و غیرقابل جبران است مستقیم آینده علمی و بالندگی و شکوفایی نسل های آتی کشور را مورد هجمه قرار داده از سالهای گذشته کلید خورده است. در این میان تعطیلی مدارس و باب شدن آموزش مجازی که بسیاری از معلمان و خانواده ها به واسطه عدم آشنایی با ساختار آموزش مجازی دچار افت تحصیلی شدند، درصد ناچیزی از کلیت معضل را به خود اختصاص داده است.

 

وی اضافه کرد: اما نباید فراموش کرد که در پس زمینه کرونا و تعطیلی مدارس خطاهای انسانی فاحشی صورت گرفته است که من بعید می دانم ناخواسته و از روی ناآگاهی بوده باشد. یعنی وقتی وزیر آموزش و پرورش و با رئیس جمهوری می بیند سالیانه حدود 70 هزار معلم از بدنه آموزش و پرورش جدا و بازنشسته می شوند و به فکر جایگزین کردن آنها نمی افتند، آیا این خطایی ناخواسته و غیر عمد محسوب می شود؟ وقتی وزرای دولت های گذشته مدام از عملکرد منفی مدارس به واسطه کسری بودجه و مشکلات مالی گزارش دریافت کرده اند و صدای آن را درنیاورده اند، این خطای غیر عمدی است؟ وقتی دولتی با این عظمت و وزارتخانه ای عریض و طویل قدرت مدیریت آموزش مجازی را ندارد و در ساماندهی یک اپیلیکیشن ساده به نام شاد سالها لنگ می زند و معلمان مجبورند برخلاف میل باطنی شان از پیام رسان های خارجی استفاده کنند که دانش آموزان بیشتر از این دچار ضرر و زیان و خسران نشوند؛ این چه معنایی دارد؟ مگر می شود اینهمه خبط و خطا را از سر ناآکاهی و بی تجربگی تفسیر کرد؛ اصلا وزیری که اینهمه خبط و خطا داشته چطور رای اعتماد گرفته است؟ چرا دولت وقت به رغم گزارش هایی که از آموزش و پرورش پرحاشیه خود دریافت کرده بر عملکرد وزرای خود دقت لازم را مبذول نداشته تا کار به اینجا برسد که برخی خانواده ها عطای مدرسه رفتن فرزندان خود را به لقایش ببخشند؟

 

 

این فعال نظام آموزشی متذکر شد: با این وجود بهتر است رسانه ها تقصیر افت تحصیلی و بازماندگی از تحصیل و ... را تنها گردن کرونا و تعطیلی مدارس نیندازند؛ضمن آنکه کرونا و در پی آن تعطیلی مدارس در افت تحصیلی دانش آموزان و معضلات دیگر نقش داشته اند اما نسبت به اهمال ورزی دولتمردان دولت های گذشته و کوتاهی هایی که دولت ها به ویژه دولت تدبیر و امید انجام داد، کرونا نقشی به مراتب حاشیه ای تر در رخداد بحران افت تحصیلی و ترک تحصیل و... داشته است که امیدواریم دولت سیزدهم با عزمی که در ساماندهی بحران های کشور دارد به مشکلات حوزه آموزش و پرورش به ویژه مشکلات تشریح شده عنایت خاصی داشته باشد.

 

انتهای پیام/

Share/Save/Bookmark